طعم گیلاس

وبلاگ شخصی مرتضی فرجیان نژاد

آیا اصغر فرهادی به چرخه تکرار رسید؟

شنبه, ۱ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۳۳ ق.ظ

چهارشنبه شب، به همراه چند تن از دوستان دور و نزدیک به سینما رفتیم تا افتخار دیدن فیلم جدید کارگردان جوان و فهیم ایران خود را داشته باشیم. تبلیغات چندانی برای اکران این فیلم نشده بود، با این حال صندلی‌های سینما پر بود. قصد تعریف کردن این فیلم را ندارم که لذت دیدن فیلم برای کسانی که این فیلم را هنوز ندیده‌اند، باقی ماند. اما به عنوان بیننده‌ای که این فیلم را دیده است، نکاتی به ذهنم آمده که مایلم آن را به رشته تحریر درآورم.

فیلم «گذشته» که به دنبال فیلم «جدایی نادر از سیمین» به روی پرده آمده است، انتظارات زیادی را باید برآورده می‌کرد. قصد ندارم از زیبایی فیلم بکاهم، اما به‌گمانم نقدی جدی به این فیلم فرهادی وارد است. قصد دارم از چند منظر به این فیلم نگاه کنم که نخستین آن «قصه» فیلم است. قصه‌ای که اصلن تازه نیست. موضوعی است که بارها و بارها هم در فیلم‌های ایرانی و هم در فیلم‌های خارجی به آنها اشاره شده است. اما با این حال، نمیتوان به این بهانه که دیگران آن را تعریف کرده‌اند دست فرهادی را بست و گفت که نساز. اما نکته اینجاست، اگر فرهادی این قصه را دوباره تعریف می‌کند، چه چیز تازه‌ای بدان اضافه کرده است؟ یا بهتر بگویم، وجه تمایز این فیلم با دیگر فیلم‌ها در این دسته چیست؟ نکته دومی که در باب قصه می‌توان گفت خرده قصه‌های فراوانی است که در روند داستان بوجود می‌آید. گمان می‌کنم داستان جاهایی از دست فرهادی خارج شد و البته جاهایی هم به صحنه‌هایی برمی‌خوریم که اگر نگوییم بد بودند می‌توانیم بگوییم که به جد اضافه بودند و هر بیننده‌ای می‌توانست آن را در ذهن پرورش دهد و به آن برسد، مخصوصن سکانس آخر فیلم که شدیدن فیلم را «هِندی» کرد.

 این قصه در فرانسه رخ داده بود، اما چرا فرانسه؟ و اگر فرانسه، چه اِلِمانی در فیلم وجود دارد که بگوییم این فیلم در فرانسه بوده است؟ مثلن چرا لهستان، آلمان، ایتالیا، یا هر جای دیگری نه؟ به گمانم هیچ عنصر مشخصی در فیلم جز دیالوگ‌ها نبود که به من بیننده بگوید اینجا فرانسه است!

نکته دیگری که به می‌توانم در اینجا به آن اشاره کنم، معماگونه‌های فرهادی است که نمونه خوب آن را در «درباره الی...» دیدیم. اینجا روند داستان به گونه‌ای بود که خود بنده از نیمه فیلم متوجه آخر آن شدم. و از همین نیمه، دیگر فیلم برای بیننده‌ای که این حدس درست را زده بود، هیچ شک و تریدی ایجاد نکرد و به همین خاطر می‌گویم که معماگونه‌های فرهادی در این فیلم اصلن دلچسب نبود.

گذشته از این نکات که به گمان من از زیبایی فیلم کاست، صحنه‌هایی از فیلم نیز بود که بسیار زیبا، موجز و گیرا بودند. صحنه‌ای که علی مصفا با همسر جدیدِ همسر سابق خود تنها می‌شود، نگاه‌های سنگینی که به هم می‌کنند و بعدتر حرف‌هایی که به هم می‌زنند. این قسمت فیلم برای من جذاب‌ترین قسمت بود. در قسمتی دیگر هم که مصفا همسر سابق خود را به باد انتقاد می‌گیرد و او نیز جواب‌هایی به مصفا می‌دهد گیرایی خاص خود را داشت. بازی همسر سابق مصفا در این فیلم که چندی پیش جایزه بهترین زن را در جشنواره «کن» از آن خود کرد نیز بسیار زیبا بود. حسی که در این زن در جای جای فیلم وجود داشت، به خوبی به بیننده منتقل می‌شد.

در آخر، امیدوارم که فیلم‌های فرهادی به اندازه فرهادی بزرگ باشند و بزرگ بمانند. فرهادی از کارگردانان جوان و خوش‌فکر است که اگر احتیاط را در فیلم‌های خود کنار بگذارد و اندکی تنوع به فیلمنامه‌هایش بدهد نه تنها «حال» خود را از دست نمی‌دهد بل بسیار خوشنام‌تر و پرآتیه‌تر خواهد بود. «گذشته» برای من به اندازه «جدایی...» و «درباره الی...» گیرایی نداشت. به امید اینکه فیلم بعدی فرهادی بسیار خوش‌ساخت‌تر از این باشد. 

  • مرتضی فرجیان نژاد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی