در نبرد عقل و دل،
گاه،
ناخواسته،
عقل پیروز میدان خواهد بود...
خیال خام شکست
چون خورهای، بی امان،
به جان بیجانم افتاده!
مرا نای دفاع نیست
دستِ خستهام
فریاد یاری بهسویت برآورده...
پاد- تاکید سخنگوی دولت: نشریات به سمت تخصصی شدن و عمیق شدن بروند و بهجای اشاعه تفکرات اجتماعی و سیاسی چالشبرانگیز باید در راستای فرهنگ متعالی و تقویت بنیانهای اخلاقی و سیاسی جامعه گام بردارند.[1]
صبح امروز خبر توقیف دو نشریه معتبر کشور به گوشم رسید. خبری که چند روز قبل منتشر شده بود، لیکن تنها در حد یک اشاره. در این یادداشت، سعی میکنم ابعاد این اتفاق را با توجه به نقل قول بالا از سخنگوی محترم دولت بررسی کنم. هر زمان که از توقیف یک نشریه سخن به زبان میآید، مفهوم آزادی بیان به ذهن متبادر میگردد که اصل 24 قانون اساسی[2] بیانگر آن است. در مورد نقایص این قانون حرفی به میان نمیآورم و تنها به این نکته اشاره میکنم که گزاره دوم این اصل، میتواند از ظن هر فردی، بهگونهای تفسیر گردد.
به هر روی، در هر کشور و حکومتی، آزادی یکی از حقوق اولیه هر فرد است و بدیهی است که هر نوع آزادی خود نوعی محدودیت را نیز به ارمغان خواهد آورد. در کشورهای گوناگون با پدیده آزادی بیان در رسانهها به انواع مختلف برخورد میشود، گاهی بعد از انتشار و گاهی قبل از آن. در کشور ما، ایران، اگر از دست مسئولین خارج نشود، معمولاً این محدودیت قبل از انتشار اِعمال میگردد.
این بار هم، دو نشریه معتبر و غنی آسمان و مهرنامه به زیر تیغ توقیف رفتند، اینکه چرا هر دو با هم و اینکه به کدامین دلیل، فعلاً بر نگارنده پوشیده است و شاید در آیندهای نزدیک روشن گردد. اما روی صحبت من نه به توقیف این دو نشریه، بل به نگاه سخنگوی دولت در باب آزادی بیان است. اینکه، یکی از اساسـیترین رسالتهای نشریات را عملاً ناصواب میخوانند و با جملهای بایدی از همگان میخواهد که در مسیری دلخواه نظر ایشان گام بردارند. به چالش برانگیختن انواع باورهای عمومی در جامعه و اینکه برای مخاطبین پرسش ایجاد گردد از بدیهیترین اهداف و وظایف یک رسانه است. رسانهها منتشر میشوند تا مردم را آگاه و اصلاح نمایند. به چالش کشیدن و به چالش کشیده شدن، نه تنها لازمه رشد و آگاهی، بلکه حق هر انسان آزاد و صاحب اندیشهای است. تکصدایی مدتهاست که بیاثر شده است و بهحق متاسفم که هنوز هم فردی از افراد مسئول مملکت نهتنها منکر این رسالت میشود، بلکه از همه میخواهد که چنین نکنند و چنان کنند. و مضحک آنکه این رویه را تخصصی شدن و عمیق شدن میدانند. اینکه، همه در تایید نظریات ایشان و همفکرانش قلم بفرسایند و بَهبَه و چَهچَه کنند و خدای نکرده بر خلاف آراء ایشان حرف نزنند. نگارنده منکر فرهنگ متعالی این مرز و بوم نیست، بلکه بر این باور است که این تعــالی در تضارب آراست نه تکصدایی و خودستایی. لازمه اصلاح هر امری این است که بیان شود تا مخالفان و موافقان در باب آن سخن بگویند، تا نهایتاً آنچه به حقیقت نزدیکتر است حاصل گردد، نه آنچه که دوست داریم حقیقت باشد.
بسیار متاسف و متاثر گشتم از اینکه در تعطیلات نوروز 92، فرصتی فراهم نمیشود تا صیقل بخشیدن به صفحه ناصاف آسمان ذهن خود را با خواندن مطالب غنی مهرنامه، تجربه کنم. به امید بازگشت هر چه زودتر این دو نشریه به آغوش طالبان علامت پرسش در برابر هر باور عمومی.
با دیدگانی نگران،
همآغوشی ابرهای تیره را،
در بستر آسمان آبی،
به امید تولد باران،
به نظاره نشستهاند.